خاطرات یک سمپادی

tags:

در پی اختلاف نظر در مورد اینکه شب چهارشنبه سوری ۲۲ است یا ۲۹٫ روز ۲۲ اسفند یوم الشک و از ۲۲ تا ۲۹ اسفند هفته ی وحشت اعلام شد...
tags:

داستان کوتاه مجسمه و سنگ مرمر
توی یه موزه معروف سنگ های مرمر کف پوش شده بود , مجسمه بسیار زیبای مرمرینی به نمایش گذاشته شده بودند که مردم از راه های دور و نزدیک واسه دیدنش به اونجا می اومدن .
و کسی نبود که اونو ببینه و لب به تحسین باز نکنه !
یه شب سنگ مرمری که کف پوش اون سالن بود ؛ با مجسمه شروع به حرف زدن کرد و گفت :
" این ؛ منصفانه نیست !
چرا همه پا روی من می ذارن تا تو رو تحسین کنن ؟!
مگه یادت نیست ؟!
ما هر دومون توی یه معدن بودیم , مگه نه ؟
این عادلانه نیست !
من خیلی شاکیم ! "
مجسمه لبخندی زد و آروم گفت :
" یادته روزی که مجسمه ساز خواست روت کار کنه , چقدر سرسختی و مقاومت کردی ؟ "
سنگ پاسخ داد :
" آره ؛ آخه ابزارش به من آسیب میرسوند . "
آخه گمون کردم می خواد آزارم بده .
آخه تحمل اون همه درد و رنج رو نداشتم . "
و مجسمه با همون آرامش و لبخند ملیح ادامه داد که :
" ولی من فکر کردم که به طور حتم می خواد ازم چیز بی نظیری بسازه .
به طور حتم بناست به یه شاهکار تبدیل بشم .
به طور حتم در پی این رنج ؛ گنجی هست .
پس بهش گفتم :
" هرچی میخوای ضربه بزن ؛ بتراش و صیقل بده ! "
و درد کارهاش و لطمه هائی رو که ابزارش به من می زدن رو به جون خریدم .
و هر چی بیشتر می شدن ؛ بیشتر تاب می آوردم تا زیباتر بشم !
پس امروز نمی تونی دیگران رو سرزنش کنی که چرا روی تو پا میذارن و بی توجه عبور می کنن
آره عزیز دلم ! رنج و سختی ها هدایای خالق مهربون هستیه به من و تو .
و ... یادمون باشه قراره اون قدر خوشگل بشیم که خودمون هم نمی تونیم از الان باور و تصور کنیم .
پس بیا ازین به بعد به هر مسئله و مشکلی سلام کنیم و بگیم : خوش اومدی و از خودمون بپرسیم :
" این بار اون لطیف بزرگ چه موهبت و هدیه ای برامون فرستاده ؟ "
tags:

آخر نفهمیدیم:لب تاپ؟لب تاب؟لپ تاپ؟لپ تاب؟
tags:

من هر روز، از خونه که بیرون می زنم رو یه کاغذ می نویسم «امروز قراره بمیرم» که اگه احیانا مردم، بگن یارو چقد خفن بوده، می دونسته!…
tags:

اینقده بدم میاد وقتی دارم روی آهنگ می خونم خواننده اشتباه میخونه
tags:

شش ماه به دوستت مهربونی می کنی، خوبی باهاش، هر کاری میگه می کنی که بفهمونی دوستش داری… دو روز که اعصاب نداری، میگه: حالا شناختمت
tags:

هماهنگی، مدیریت و مهمتر از همه مدیریت پذیری و ... در یک کار گروهی
حرکتی دیدنی از سر کار گذاشتن پلیس
اگه اون بالایی نخواد حتی یه برگ هم از روی درخت به زمین نمی افته
بیماری با روحیه ای عالی
وقتی فضولی از حد بگذره ...
وحشتناک ترین صحنه در یک باشگاه ورزشی
استفاده از جاروبرقی حتی برای مرتب کردن موهای این دختر
اینم از عاقبت حیوون آزاری!
شوخی مرد با همسرش در حالیکه بر روی مبل خوابیده
سقوطی دردناک ...
خانواده محترم دست و پا چلفتی
مراقب این نوع دورخیزها باشید
عجب اعتماد به نفسی !
چشمه ای از مهارت در موتور سواری
تئوری صف برای بعضی ها
ظاهرا ماساژدرمانی رو حتی گربه ها هم قبول دارن
جاخالی دادن در کسری از ثانیه !
ریزش هولناک و البته تماشایی برف از روی ساختمان
زمان نمی ایستد و لحظه ها میروند قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
tags:
