خاطرات یک سمپادی
یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یك پسر ایرانی میگه:
چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون كنن؟؟
یعنی مردای ایرانی اینقدر شهوت پرستن كه نمیتونن خودشون
رو کنترل كنن؟؟
پسره لبخندی میزنه و میگه: ملكه انگلستان میتونه با هر مردی
دست بده؟ و هر مردی ملكه انگلستانو لمس كنه؟!
پسره انگلیسی با عصبانیت میگه: ... ...نه!مگه فرد عادیه؟!!
فقط افراد خاصی میتون با ایشون در رابطه باشن!!!
پسر میگه: خانومای ما همه ملكه هستن!!!
♥♥به افتخار همه دخترای ایروونی♥♥
tags:

یه روز هـم باید این سازنده ی جمله :
” گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ”
رو بیارن چار کیلو غوره بدن دستش ، همه هــــم صبر کنن، ببینم چه جوری میخاد حلـوا درست کنه ؛
بعد همون دیگُ بکنی تو چشـاش با این جمله ساختنش
tags:

هیچ چیز بدتر از اون لحظه نیست که وسط بحث
متوجه میشی
که حق با طرفت هست و تو رسما داری زر میزنی!!!!
tags:

تو هواي باروني
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خيلي راحت ميتونيد از پنجره اتاقتون تف کنيد رو سر عابرين
tags:

سلامتى همه اونایى که همیشه تو جمع میگن و میخندن
ولى دو دقیقه که باهاشون تنهایى حرف بزنى
میفهمى یه دنیــــــا غصه دارن.
به سلامتی هممممممممممشون
tags:

tags:

می وزد طرفه نسیمی که دم روحانیست،
همه جا جلوه یار و همه جا نورانیست
شب وجد و شب شادی شب مدحت خوانیست،
هشتمین روزهمایون ربیع الثانیست
از محیط عظمت گوهر زهرا آمد
البشاره حسن دیگر زهرا آمد
آمد از برج ولایت قمر یازدهم
یا ز دریای امامت گهر یازدهم
یاز سینای نبوت شجر یازدهم
حجت یازدهم دادگر یازدهم
کبریا وجه و نبی صورت و حیدر سیرت
حسنی حسن و حسینی دم و زهرا عصمت
کیستی تو پسر فاطمه زهرایی
نبوی خلق و علی خوی و حسن سیمایی
جلوه سیزدهم ، یازدهم مولایی
حسن عسگری و گوهر ده دریایی
مکتبت بندگی و دوستی ات هم عهدی است
پدرت هادی و فرزند عزیزیت مهدی است
نگهی بر من و بر دیده گریانم کن
نظری بر دل و بر حال پریشانم کن
هرکه ام هر چه بدم میثم این درگاهم
ذاکرم ذاکر اولاد رسول اللهم
ابیات انتخابی از شعر "غلامرضا سازگار"
tags:
